جستجوی محصولات

بازگشت
محصول مورد نظر خود را جستجو کنید

رابطه والدین و فرزندان در سوره یوسف

(حکمت هایی از سوره یوسف در روابط انسانی 1)

 

در نظر بگیرید والدینی هستید که به تازگی فرزندی متولد شده دارید و می‌خواهید بهترین شیوه تربیتی را برای او انتخاب کنید. 

در مواجهه با طیف گسترده‌ای از نظریه‌ها و مکاتب تربیتی،سردرگمی و تناقض شما را دربرمی‌گیرد.

برخی نظریه‌ها اقتدار مطلق والدین را توصیه می‌کنند و برخی دیگر بر آزادی بی‌حد فرزند تاکید دارند.

جوری که در اطراف خود ، گاهی شاهد دیکتاتوری والدین بر فرزندان و گاهی نیز نظاره گر حاکمیت مطلق فرزندان بر پدر و مادر هستیم.

در این نوشتار، ابتدا دیدگاه‌های غالب در فرهنگ‌های غربی و شرقی را بررسی میکنیم، پیامدهای هر یک را تحلیل و در نهایت به جستجوی راهکار این مشکل خواهیم پرداخت.

 

اما چرا دچار افراط و تفریط می‌شویم؟

  • جامعه و فرهنگ ما ممکن است الگویی یک‌جانبه (مثلاً پدرسالاری یا آزادی بی‌حد) را ترویج کند.

     

  • والدین خود ممکن است تجربه کودکی نامتعادل داشته باشند.

     

  • اطلاعات متناقض در شبکه‌های اجتماعی و کتاب‌ها والدین را دچار سردرگمی می‌کند.

 

و از مهمترین این علل که ما را دچار افراط و تفریط میکند، علت اول یعنی تحمیل تربیت توسط جامعه و فرهنگ به ما است،

 ممکن است بسته به فرهنگ و اجتماعی که در آن حضور داریم ناخودآگاه به سمت آن کشیده شویم.

 

 ۱. دیدگاه فرهنگی غربی نسبت به روابط والدین و فرزندان

در بسیاری از جوامع غربی، به‌ویژه در چند دهه اخیر، تمرکز اصلی بر موارد زیر است:

  • استقلال فردی از سنین پایین

  • برابری در گفتگو و تصمیم‌گیری میان والدین و فرزندان

  • حق ابراز نظر و مخالفت کودک

  • رد اقتدار بی‌چون‌و‌چرای والدین

     

 

اما این دیدگاه چطور شکل گرفته است : 

۱. فلسفه روشنگری (قرن 17 و 18)

  • افراد کلیدی: ژان ژاک روسو: کودک را موجودی مستقل دانست؛ مخالف تربیت تحمیلی.

  • جان لاک: بر آزادی و حقوق طبیعی انسان تأکید داشت.

     

  • نکته کلیدی: آغاز فردگرایی و تردید در اقتدار سنتی (از جمله اقتدار والدین).

     

 

 ۲. روانشناسی مدرن (قرن 19 و 20)

  • افراد کلیدی: زیگموند فروید: پدر را نماد «ابرمن» و منبع تعارضات روانی معرفی کرد.
    جان دیویی: آموزش دموکراتیک و کودک‌محور را ترویج کرد.

     

  • نکته کلیدی: نگاه انتقادی به اقتدار والدین از منظر آسیب‌های روانی و تربیتی.

     

 ۳. جنبش‌های اجتماعی قرن 20 (به‌ویژه دهه 60 میلادی)

  • جنبش‌ها:فمینیسم، حقوق مدنی، ضدفرهنگ هیپی‌ها.

     

  • نکته کلیدی: اعتراض به ساختارهای سنتی قدرت؛ ترویج آزادی، برابری، و مشارکت کودکان در تصمیم‌گیری.

     

۴. تربیت فرزند محور (قرن 20 و 21)

  • فرد کلیدی: بنجامین اسپاک: نویسنده کتاب‌های پرطرفدار تربیت کودک با تأکید بر آزادی، همدلی و انعطاف.

     

  • نکته کلیدی: کاهش اقتدار والدین؛ افزایش آزادی و حق تصمیم‌گیری کودک (گاهی افراطی).

     

پیامدهای منفی قابل مشاهده در برخی جوامع غربی

  1. تضعیف اقتدار والدین: گاه والدین توان کنترل رفتار فرزند را ندارند.

     

  2. کاهش مسئولیت‌پذیری اجتماعی فرزندان: برخی نوجوانان احساس وظیفه‌ای در برابر خانواده یا اجتماع ندارند.

     

  3. افزایش فاصله عاطفی در خانواده: گفت‌وگو به جای محبت واقعی می‌نشیند.

     

  4. افزایش اضطراب و افسردگی نوجوانان: نبود حمایت عاطفی سنتی و فشار مسئولیت‌پذیری فردی.

     

 

فرهنگِ رد اقتدار سنتی والدین در غرب، حاصل یک مسیر فکری-فرهنگی است که از:

تفکر فلسفی روشنگری ، روانکاوی و روانشناسی مدرن ، نظریه‌های آموزشی دموکراتیک
و جنبش‌های اجتماعی آزادی‌خواه نشأت گرفت.

این فرهنگ به نوعی پاسخی به افراط در اقتدارگرایی گذشته بود،

اما خودش هم گاه دچار افراط در آزادی و بی‌ساختاری شد.

 


۲. دیدگاه فرهنگ شرقی (ایران، هند، چین، کشورهای عربی و…)

ساختار سلسله‌مراتبی و پدرسالارانه:
پدر تصمیم‌گیر نهایی است.
احترام به بزرگ‌تر و والدین در گفتار، رفتار، و حتی نشستن و برخاستن رعایت می‌شود.


همزیستی چند نسلی:
فرزندان حتی بعد از ازدواج در خانه والدین زندگی می‌کنند یا به شدت درگیر خانواده می‌مانند.

 

فرزند، نماد آبرو و ادامه‌دهنده نسل:
والدین احساس مالکیت بر فرزندان دارند و انتظار اطاعت کامل دارند.

 

پیامدهای منفی (در حالت افراطی):

1 . سرکوب استقلال فردی فرزندان
2 . فشار برای اطاعت کورکورانه
3 . تعارض نسل‌ها در دنیای مدرن
4 . وابستگی بیش از حد یا احساس گناه در صورت مخالفت

 

با این روش ها و سبک های تربیتی متفاوت و دیدگاه های فرهنگی متناقض انتخاب شیوه ی صحیح برای ما دشوار خواهد بود،

در این میان بهترین پاسخ ، پاسخی است که با شیوه ی قرآن همخوانی داشته باشد ، زیرا کتابی است که خالق ،

بر اساس خلقتِ خود برایمان فرستاده و خالی از هر گونه اشتباه و نقصان است

و همانطور که هزاران سال بی تغییر مانده ، بی تغییر باقی خواهد ماند.

 

إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ ﴿۴﴾

قَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۵﴾

 

( بـه ياد آور) هنگامي را كه يوسف به پدرش يعقوب گفت : «پدرم ! همانا من (در خـواب ) يـازده سـتاره و خورشـيد و ماه را ديدم ، آنها را بـراي خـود سـجده كنـان ديـدم . »﴿۴﴾

 

(يعقوب) گفت « : اي پسركم !خواب خود براي برادرانت باز گو نكن ، كه براي تو نقشه ي بدي مـي انديشـند، بـي گمـان شيطان براي انسان دشـمن آشـكار اسـت ﴿٥﴾

 

در این دو آیه ی ابتدایی سوره یوسف ، خداوند نکات مهم و ظریفی را در مورد روابط بین فرزندان و والدین به ما یادآور می شود :

 

1. برقراری رابطه‌ای صمیمی و امن با کودک

 حضرت یوسف بدون ترس یا اضطراب، رؤیای عجیب و مهم خود را با پدرش در میان می‌گذارد؛ این نشان می‌دهد که بین او و پدرش رابطه‌ای بسیار صمیمی، امن و مبتنی بر اعتماد وجود دارد.

 او با عنوان محبت‌آمیز «یَا أَبَتِ» پدرش را خطاب می‌کند؛ و حضرت یعقوب نیز با تعبیر مهربانانه «یَا بُنَيَّ» پاسخ می‌دهد.

این زبان عاطفی پایه‌ی اعتماد و گفت‌وگوی سازنده در تربیت فرزندان است.

 معنای واژه: کلمه «أَبَتِ» در زبان عربی، شکل تصغیر و با محبت «أبی» (پدرم) است. این واژه نه تنها به معنای «پدر» است،

بلکه بیانگر نهایت احترام، صمیمیت و ادب است.

در واقع، یوسف (ع) با استفاده از این کلمه، نزدیکی و رابطه عاطفی عمیق خود با پدرش را نشان می‌دهد.

 

«پدر» یا «بابا» (معادل أبی): یک خطاب عادی و رسمی‌تر است که صرفاً به معنای والد مذکر است.

و «پدر جان» یا «باباجون» (معادل أبتِ): این کلمات علاوه بر معنای اصلی، 

محبت، صمیمیت و احترام را منتقل می‌کنند.

 

و به همین ترتیب پاسخ یعقوب (ع) با  «یَا بُنَيَّ» : 

این عبارت از «یا» (حرف ندا) و «بنیّ» (پسر من) تشکیل شده و مثل «أبتِ» برای پدر، یک شکل خطاب محبت‌آمیز و نزدیک است.
«بنیّ» شکل تصغیر و محبت‌آمیز «ابن» (پسر) است و وقتی به این شکل استفاده می‌شود، علاوه بر معنی صرف «پسر»، نشان‌دهنده رابطه‌ای صمیمی، دلسوزانه و محترمانه است.

مثلاً اگر بگوییم:

  • «یا ابن» — فقط یک خطاب رسمی به پسر است (بیان نسب)

     

  • «یا بنیّ» — با بار محبت و عاطفه، مثل «پسرکم» یا «پسر جانم»

     

 

و نهایت احترام متقابل را در فرمایش پیامبر اکرم (ص) می توان دید که میفرماید : 

«مَن لا يَرحَمْ صَغيرَنا ويَعرِفْ حَقَّ كَبيرِنا فليسَ مِنّا»

(کسی که به کوچکان ما رحم نکند و حق بزرگان ما را نشناسد از ما نیست).

 

2. گوش دادن فعال به نیازها و احساسات کودک

اینکه یوسف (ع) رؤیایش را با پدر در میان گذاشت، نشان می‌دهد که حضرت یعقوب (ع) قبلاً فضایی ایجاد کرده بود که فرزند احساس امنیت کند و بداند که احساساتش شنیده و درک می‌شوند.

این مهم است که والدین شنونده‌ی خوبی برای حرف‌ها، سؤالات و دغدغه‌های فرزندان خود باشند.

 

3. تعیین مرزهای روشن ، منطقی و قابل درک

حضرت یعقوب (ع) به یوسف دستور نمی‌دهد که «هرگز چیزی نگو»، بلکه با زبانی منطقی و دلایل روشن به او توصیه می‌کند که رویایش را با برادرانش در میان نگذارد، چون ممکن است به او آسیب برسانند.

این آموزش نشان می‌دهد که باید به کودک مرزها را فهماند، نه اینکه صرفاً با زور و تحکم چیزی را منع کرد. کودک باید چرایی رفتار را بفهمد تا آن را بپذیرد.

 

4. به کار بردن حکمت و استفاده از تنبیه‌های منطقی و نه تحقیرآمیز در تربیت

در این آیات هیچ اثری از تحقیر یا ترساندن فرزند نیست. حتی وقتی یعقوب (ع) نگرانی‌اش را ابراز می‌کند، کاملاً منطقی و دلسوزانه است.

هشدار او درباره خطر حسادت برادران و دشمنی شیطان، در قالب آموزش و آگاهی‌بخشی است، نه تنبیه یا تهدید.

پیامبر اسلام (صلى الله عليه وسلم) فرمودند:

«مُرُوا أَوْلَادَكُمْ بِالصَّلَاةِ وَهُمْ أَبْنَاءُ سَبْعِ سِنِينَ وَاضْرِبُوهُمْ عَلَيْهَا وَهُمْ أَبْنَاءُ عَشْرِ سِنِينَ وَفَرِّقُوا بَيْنَهُمْ فِي الْمَضَاجِعِ»

این حدیث به وضوح بیان می‌کند که:

  • کودکان را در سن ۷ سالگی به نماز فرمان دهید.

     

  • در سن ۱۰ سالگی، اگر نماز نخواندند، می‌توانند مورد تنبیه قرار گیرند.

     

  • بین کودکان در هنگام خواب جدایی ایجاد کنید.

     

 

 شرایط و ضوابط تنبیه در اسلام

اگرچه این حدیث به تنبیه بدنی اشاره دارد، اما در فقه اسلامی، شرایط و ضوابط خاصی برای آن تعیین شده است:

  1. تنبیه بدنی آخرین راه‌حل: تنبیه بدنی باید پس از استفاده از روش‌های تربیتی دیگر مانند نصیحت و تذکر صورت گیرد.

از 7 سالگی تا… 10 سالگی با نصیحت و بعد اگر بعد از سه سال باز هم موثر واقع نشد ، تازه اجازه تنبیه بدنی وجود دارد

 

  1. شروع از سن ۱۰ سالگی: تنبیه بدنی در اسلام تازه از سن ۱۰ سالگی اجازه داده شده آن هم برای امر مهمی چون نماز و آن هم اگر پس شروع نصیحت از هفت سالگی موثر واقع نشد.

     

  2. تناسب تنبیه و مجازات با جرم: مجازات باید منطقی و متناسب با نوع و شدت تخلف کودک باشد.

     

  3. عدم آزار و اذیت: تنبیه نباید به آزار و اذیت کودک و تحقیر و شکستن روحیه و عزت او منجر شود.

     

  4. محیط مناسب: تنبیه باید در مکانی مناسب و دور از دید دیگران انجام شود.

     

  5. کنترل عصبانیت: والدین باید در هنگام تنبیه از عصبانیت خودداری کنند و با آرامش و دقت عمل کنند.

 

اسلام دین مهربانی و عطوفت است پیامبر (ص) حسن بن علی را بوسید.

مردی گفت: من هیچ وقت فرزندم را نمی‌بوسم!

پیامبر (ص) فرمود:

«أَوَأمْلِكُ أن نَزَعَ اللَّهُ مِن قَلبِكَ الرَّحْمَةَ؟»

(مگر من مالک آنم که خدا رحمت را از دلت بیرون برده است؟)

 

 

5. تشویق به مسئولیت‌پذیری و استقلال در عین حمایت عاطفی

حضرت یعقوب در عین اینکه به یوسف هشدار می‌دهد و راهنمایی می‌کند، تصمیم را به خودش می‌سپارد. به او نمی‌گوید که از همه دوری کند، بلکه فقط درباره یک موقعیت خاص هشدار می‌دهد.

این نشان می‌دهد که در تربیت اسلامی، استقلال فکری و مسئولیت‌پذیری فرزند محترم شمرده می‌شود، اما همراه با حمایت عاطفی و راهنمایی پدرانه.

 

رویکرد های اصلی تربیت فرزند در جامعه:

 

اساسا  در جامعه سه رویکرد اصلی در تربیت فرزندان را مشاهده میکنیم : 

۱. شیوه دیکتاتورانه (Authoritarian)

  • ویژگی‌ها: کنترل بالا، محبت کم؛ قوانین سخت‌گیرانه، عدم انعطاف.

     

  • پیامدها: فرزندان ممکن است مطیع باشند اما درون‌گرا، دارای اعتماد به نفس پایین، و وابسته به نظر دیگران بزرگ شوند.

     

۲. شیوه آسان‌گیر یا آزادگذار (Permissive)

  • ویژگی‌ها: محبت زیاد، کنترل کم؛ آزادی کامل بدون قوانین یا حدود مشخص.

     

  • پیامدها: فرزندان ممکن است بی‌انضباط، خودمحور، و ناتوان در پذیرش مسئولیت رشد کنند.

     

۳. شیوه مقتدرانه (Authoritative)

  • ویژگی‌ها: تعادل بین محبت و کنترل؛ قوانین مشخص همراه با توضیح و گفت‌وگو.

     

  • پیامدها: فرزندان مسئولیت‌پذیر، با اعتماد به نفس، مستقل و اجتماعی بار می‌آیند.

 

راهکار متعادل: «تربیت مقتدرانه همراه با همدلی»

این شیوه همراستا با شیوه قرآن است که در آیات آغازین سوره یوسف 

و در تعامل یوسف (ع) و پدرش حضرت یعقوب(ع) مشاهده کردیم،

و امروزه در بسیاری از مکاتب روانشناسی رشد کودک نیز به عنوان بهترین رویکرد شناخته می‌شود. 

اصول آن شامل:

  • برقراری رابطه‌ای صمیمی و امن با کودک

     

  • تعیین مرزهای روشن و قابل درک

     

  • گوش دادن فعال به نیازها و احساسات کودک

     

  • تشویق به مسئولیت‌پذیری و استقلال در عین حمایت عاطفی

     

  • استفاده از تنبیه‌های منطقی و نه تحقیرآمیز

 

اما ، چرا در جامعه اسلامی آن را نمی بینیم ؟

اگر این رویکرد تربیت اسلامی است، پس چرا در جوامع اسلامی آن را نمی بینیم؟

1 . عدم توجه جامعه به نکات تربیتی و آموزه های دینی

2 . شاید این نکات واضح باشد اما در عمل آن را پیاده نمی شود

3 . در عمل تحت تاثیر محیط اجتماعی و فرهنگی خود هستیم (شرقی، غربی …

4 . اطلاعات متناقض در شبکه‌های اجتماعی و کتاب‌ها والدین را دچار سردرگمی می‌کند

 

روابط خانوادگی و تعامل فرزندان و والدین از موضوعات پایه و بسیار مهم روابط انسانی به شمار می آیند، چند نمونه از تاثیرات مهم آن بر جامعه و فرد را بررسی میکنیم.

 

  1. استحکام اجتماع و انسجام: خانواده‌های پایدار با احترام متقابل، ارزش‌هایی مثل مسئولیت‌پذیری و مهربانی را منتقل می‌کنند که به انسجام و قدرت جامعه می‌انجامد.

     

  2. حفظ نسل و هویت: خانواده فضایی برای انتقال میراث فرهنگی و دینی است. احترام به والدین باعث حفظ سنت‌ها و پیوند نسل‌ها می‌شود و از گسست هویتی جلوگیری می‌کند.

     

  3. کاهش فساد اخلاقی: خانواده سالم با تأمین نیازهای عاطفی، چارچوب اخلاقی محکمی ایجاد می‌کند که مانع بی‌بندوباری و فساد می‌شود.

     

در مجموع، خانواده‌ای که بر احترام و محبت متقابل استوار است، مانند بذری است که جامعه‌ای منسجم، نسلی پایدار و هویتی قوی می‌پرورد. اسلام بر این کانون تاکید دارد و نیکی به والدین را از بزرگ‌ترین اعمال صالحه می‌داند که سعادت فرد و جامعه را تضمین می‌کند.

پیامبر اسلام (ص) می فرماید:

«إنَّ مِن أكمَلِ المؤمنينَ إيمانًا أحسَنُهم خُلُقًا، وألطَفُهم بأهلِه»

(کامل‌ترین مؤمنان از نظر ایمان کسانی هستند که اخلاقشان نیکوتر و با خانواده‌شان مهربان‌ترند).

 

 

گردآوری : محمد نادری

1404.06.05

 

error: Content is protected !!